Friday, December 29, 2006

روز جمعه


امروز رفتم سر لوکيشن مسابقه، از صبح تا شب، اون قدر سرد بود که تمام اعضای بدنم عين چوب خشک شده و سرما رفته تو جونم انگار. خدا به خير کنه ،وسط اين همه کار، وقت سرما خوردن ديگه ندارم.

امروز صبح، شنيدم که کريمی راد در يک حادثه رانندگی کشته شده، دخترش همکلاسی دوره کارشناسی ام بود. خدا رحمنش کنه.

و اين بحث های بيهوده که تمام انرژی من را می گيرند.

Tuesday, December 26, 2006

شروع


می نويسم تا گم نشم.
حداقل بيشتر از اين گم نشم.